loading...
جورباجور
مرتضی بازدید : 58 پنجشنبه 02 آبان 1392 نظرات (1)


تعریف کمک های اولیه: 
کمک های اولیه به مجموعه فعالیت هایی گفته می شود که در زمان بروز حادثه برای کنترل شرایط و نجات جان افراد انجام می گیرد. 

 


کمک های اولیه داراش شرایط خاصی است که از این شرایط می توان به موارد زیر اشاره نمود: 

الف) پیش از رسیدن به مراکز درمانی انجام شود
ب) انجام سریع آن ضرورت داشته باشد
ج) باعث کاهش چشمگیر مرگ و میر و پیشرفت بیماری شود

تعریف امدادگر:
شخصی که وظیفه انجام کمک های اولیه را بر عهده می گیرد به نام امدادگر شناخته می شود. 

به طور کلی وظایف یک امدادگر را در صحنه حادثه می توان به موارد زیر تفکیک نمود: 
الف) حفظ حیات مصدوم یا مصدومین 
ب) جلوگیری از بدتر شدن وضعیت مصدوم یا مصدومین 
ج) ایجاد تسریع در امر بهبودی مصدوم یا مصدومین



 
نکات مهم: 
1- امدادگر هیچگاه خودش را در معرض خطر قرار نمی دهد. شجاعت تنها با شرط رعایت نکات ایمنی قابل پذیرش است.
2- امدادگر یک پزشک نیست. امدادگر تنها اجازه انجام عملیات های کاملا ضروری را دارد.
3- تجویز دارو همواره با پزشک است. امدادگر تنها در صورت تجویز پزشک اجازه دادن دارو به مصدوم را دارد.




یک تجربه برای دوستان طبیعت گرد:
با کیف کمک های اولیه کامل و پر به سفر بروید. اگر در طول سفر مشکلی پیش آمد و نیاز به دارو پیدا کردید بهترین کار تماس با یک پزشک معتمد، دادن شرح حال و گرفتن دستور مصرف دار از ایشان و سپس استفاده از دارو است. هیچگاه بدون مشورت با پزشک ساده ترین داروها را تجویز نکنید چون مسئولیت هر نوع عواقب احتمال با شما خواهد بود.





به همین دلیل داشتن یک وسیله ارتباطی مطمئن در تمام سفرهای طبیعت گردی ضروری است. خوشبختانه با پیشرفت تکنولوژی داشتن یک موبایل که همه جا قابل مکالمه باشد یک رویا نیست.

اطلاعات بیشتر درباره نحوه تهیه و سایر هزینه های موبایل ماهواره ای را میتوانید از این آدرس دریافت کنید:

تلفن های ماهواره ای (موبایل های ماهواره ای ثریا و ایریدیوم و...)


یک امدادگر خوب:

1- ظاهری آراسته و پاکیزه دارد
2- از تجهیزات مناسب کار خود (عینک، دستکش، ماسک و...) استفاده می کند
3- به فرهنگ رایج کشور و منطقه خود احترام می گذارد



 
مهم:
اگر شما آقا هستید و مصدوم شما یک خانم است حتما قبل از هر تماسی از او اجازه بخواهید.
ایجاد یک حریم فیزیکی مانند یک چادر مسافرتی برای ایجاد امنیت روانی در مصدوم شاید نیاز باشد.
مرتضی بازدید : 62 پنجشنبه 02 آبان 1392 نظرات (0)

اصول گرم كردن و سرد كردن

داشتن برنامه سبك گرم كردن پيش از اجراي تمرينات و فعاليتهاي سنگين مي تواند از بروز آسيب هاي جدي جلوگيري كند و يا آن را به كمينه برساند.

يكي از علل اصلي كناره گيري از ورزش ، آسيب ها و دردهاي ناشي از فعاليت بدني است كه با گرم كردن عضلات قبل از فعاليت و سرد كردن آنها(عضلات) بعد از فعاليت مي توان احساس ناراحتي را از عضلات دور كرده و براي جلسات تمريني بعد آماده شد.

گرم كردن به بدن كمك مي نمايد تا فرد چه از نظر جسماني و چه از نظر رواني براي تمرين آماده گردد و در نتيجه امكان بروز آسيب را كاهش دهد. گرم كردن شامل يك سلسله فعاليت از حركات آهسته به سمت شديد است تا بدن را به تدريج براي اجراي فعاليت هاي بعدي حاضر نمايد.

فوايد گرم كردن

گرم كردن ، دماي عضلاني را بتدريج افزايش مي دهد و احتمال آسيب عضلات را در حين فعاليت كاهش مي دهد. بتدريج جريان خون را در عضلات فعال و قلب افزايش مي دهد و در نتيجه اكسيژن و مواد غذايي بيشتري در اختيار آنها قرار مي دهد و فعاليتهاي آنزيمي و واكنشهاي سوخت و سازي دستگاه هوازي را تسهيل مي نمايد. هچنين كشساني بافت پيوندي و ديگر اجزاي عضله را افزايش مي دهد ، يعني عملا مفصل را روغن كاري مي كند. احتمال گرفتگي و كوفتگي پس از فعاليت و همچنين خستگي در حين فعاليت را كاهش مي دهد. براي اجراي فعاليت اصلي زمينه رواني مساعدي را آماده مي نمايد. همواره به ياد داشته باشيد واكنش بدن شما به گرم كردن ، مشخص كننده توانايي شما براي اجراي فعاليت انتخابيتان است.

گرم كردن چهار عنصر اصلي دارد كه هر كدام به نوبه خود مهم اند و عبارتند از :   گرم كردن عمومي - كشش ايستا - گرم كردن اختصاصي-  كشش پويا .  اغلب شما با دو دسته گرم كردن عمومي و گرم كردن اختصاصي مواجه خواهيد شد كه مي توان دو مورد اول را در دسته گرم كردن عمومي و دو مورد بعدي را در گرم كردن اختصاصي جاي داد. به ياد داشته باشيد اصل مطلب تفاوتي ندارد و مهم دانش و نحوه استفاده شما از اين اطلاعات است. هر چهار مورد ذكر شده اهميت ويژه اي دارند كه هيچ كدام را نبايد فراموش كرد. اين موارد دست به دست همديگر مي دهند و بدن را چه از لحاظ فكري و چه از لحاظ جسماني آماده فعاليت مي نمايند. اين مراحل به ورزشكاران كمك مي نمايد تا با آسيب ديدگي كمتري مواجه گردند

الف) گرم كردن عمومي  

بايد شامل فعاليت هاي جسماني سبك باشد. اين مرحله هم از لحاظ مدت و هم شدت بايد با سطح آمادگي ورزشكاران هماهنگ باشند. گرم كردن عمومي براي افرادي با آمادگي متوسط حدودا 5 تا 10 دقيقه طول مي كشد و باعث اندكي عرق كردن فرد مي گردد. هدف اين مرحله افزايش ضربان قلب و سرعت تنفس است، كه خود موجب افزايش جريان خون مي شود و حمل و نقل اكسيژن و مواد مورد نياز عضلات را افزايش مي دهد. اين عوامل كمك مي كنند تا دماي بدن افزايش يابد و در نتيجه به بدن اجازه حركات كششی(يعني مرحله دوم) را مي دهد. اين مرحله را با پياده روي آغاز كنيد و دستها را تا جايي كه مي توانيد باز و بسته كنيد. تنفس خود را تنظيم و عضلات شكم را سفت نماييد. هميشه سعي كنيد وضع بدني درستي داشته باشيد.

ب) كشش ايستا

شكل ساده و بي خطري از كشش هاي پايه است و خاصيت درماني محدود و فوايد فراواني براي افزايش انعطاف پذيري دارد. در اين مرحله ، كليه گروههاي عضلاني اصلي بايد درگير باشند كه حدودا 5 تا 10 دقيقه زمان نياز دارد. در كشش ايستا هر دو دسته از عضلات (عضلات آگونيست و آنتاگونيست) بايد به كار گرفته شوند و سپس يك مرحله استراحت داشته باشند. اين مرحله گرم كردن بسيار مهم است ، چرا كه به طويل شدن عضلات و رباط هاي بدن كمك مي نمايد و در واقع مي توان گفت باعث روان كاري مفاصل و آسان شدن حركات مي شود  موجب افزايش دامنه حركتي اندام ها مي گردد. اين دو مورد اول مرحله اصلي گرم كردن هستند. در صحت اجراي حركات مراحل يك و دو تمرينات خود دقت نماييد تا آماده ورود به دو مرحله بعدي شويد. با توجه به هدف حرکات کششی مدت زمان لازم برای انجام هر حرکت از 5 ثانبه تا 30 ثانیه می تواند متغییر باشد. بهتر است حرکات کششی که به منظور گرم کردن و آماده نمودن بدن برای شروع فعالیتهای ورزشی انجام می شود با  8 تا 15 ثانیه تأخیر همراه باشد . دقت کنید که کشش در عضلات باید تا آستانه درد ایجاد شود و از ضربه زدن و وارد آوردن فشار بیش از حد به عضلات و مفاصل جدا\" خودداری شود.

ج) گرم كردن اختصاصي

اگر دو مرحله اول را كامل انجام داده باشيد، اين مرحله را بدون هيچ نگراني آغاز خواهيد كرد. در اين مرحله ورزشكار خود را براي انجام دادن رشته ورزشي مورد نظر خويش آماده مي كند. حركات اصلي و پايه در اين مرحله بايد اجرا گردد. در اين مرحله به عوامل فيزيولوژيكي ويژه ورزش مورد نظر خود، از قبيل افزايش خون در گروههاي عضلاني درگير و دستگاه انرژي مورد استفاده رسيدگي خواهيم كرد. همچنين مي توانيم با اجراي حركات ويژه هماهنگي و سازو كارهاي عصبي و عضلاني دخيل در فعاليت ، هدف مورد نظر را موجب شويم و نتيجتا اجراي ورزش را تسهيل نمائيم.( به طور مثال فوتبالیستها توجه خاصی به گرم کردن عضلات پاها می نمایند و یا استارتهای سریع و دو های سرعتی یا پرشها و...)

د) كشش پويا (ديناميك)

آخرين مرحله گرم كردن با يك سلسله حركات كششي پويا خاتمه مي يابد. اجراي صحيح حركات در اين مرحله را جدي بگيريد زيرا اگر اين مرحله نادرست انجام گيرد، آسيب زا و خطرناك خواهد بود. اين مرحله براي انعطاف پذيري بيشتر عضلات است و براي افراد حرفه اي و ورزشكاران قوي مناسب است. حركات بايد به نرمي و با مراقبت اجرا شوند و از اجراي حركات در اين مرحله بدون مراقبت از عضو بايد پرهيز نمود. اين مرحله آخرين مرحله گرم كردن است پس بايد نتيجه آن رسيدن ورزشكار به اوج آمادگي رواني و جسماني براي فعاليت هاي بعدي باشد  (مثل حرکت پروانه) .

اين چهار مرحله كاملترين روش گرم كردن است و بكارگيري آنها به سطح آمادگي شما بستگي دارد. افرادي كه تنها خواستار بهبود سلامت افزايش آمادگي عمومي خود هستند، 5 تا 10 دقيقه گرم كردن ، يعني اجراي دو مرحله اول، براي آنها كافي است. اما اگر افرادي حرفه هاي هستید و يا  خود را براي رقابت و مسابقه آماده مي كنيد بايد مدت زمان مناسبي را صرف گرم كردن نماييد.

اول گرم كردن ، بعد كشش 

همگي مي دانيد كه گرم كردن و حركات كششي قبل از فعاليت مهم است. اما قبل از هر كاري جريان خون و دماي عضلات فعال را افزايش دهيد.اغلب اوقات كمي عرق كردن نشان دهنده آمادگي شما براي رسيدن به مرحله بعد مي باشد. هيچگاه بدون مقدمه حركات كششي را آغاز ننمايد، چرا كه آسيب در چند قدمي شما است.

گرم كردن قبل از شروع تمرينات ورزشي

ورزش باید با نرمش های  ويژه گرم كردن بدن آغاز شود. نرمش هاي گرم كردن باعث افزايش درجه حرارت بدن كمي بيشتر از حالات عادي بدن درفعاليتهاي معمول شخص است و شامل كشش عضلات و نرمشهاي سبك براي افزايش دادن ضربان قلب مي باشد. انجام اين حركات به دستگاه سوخت و ساز شما كمك مي كند تا براي نرمشهاي بعدي و تمرينات اصلي ورزشي آماده شويد ، همچنين در مرحله گرم كردن رگهاي خوني عضلات منبسط شده و براي دريافت جريان خون بيشتر آماده مي شوند.قبل از گرم كردن بدن نرمشهارا آغاز نكنيد عضلات سرد آسانترآسيب مي بينند.

 سرد كردن در پايان تمرينات ورزشي

تمرينات ورزشي بايد با نرمشهاي سرد كردن خاتمه يابند. انجام اين نرمشها در پايان نرمشهاي سنگين و ورزش شديد بسيار مهم است. هنگام نرمش شديد به كمك انقباض عضلات بزرگ پا كه روي رگها فشار مي آورند مقدار خون زيادتري به قلب فرستاده مي شود .اگر عضلات پا فوراً استراحت كنند خون به جاي آنكه به قلب برگردد در همانجا جمع مي شود ، يعني قلب شما هنوز مي تپد ولي خون به آن نمي رسد.وقتي شدت نرمش ها را به تدريج كم كنيد عضلات خون را به قلب مي فرستند تا ضربان قلب  به آرامي كاهش يابد.همچنين در طي نرمشهاي سرد كردن عضلات آسانتر مي توانند ضايعات سمي حاصل از سوخت و ساز بدن را دفع كنند.

سرد كردن به مفهوم پايين آوردن ضربان قلب به حد معمولي و خاتمه دادن به نرمشهاي سنگين با حركاتي آرام است.

نكات مهم:

* بروز ناراحتی مختصر یا كمر درد خفیف در شروع حركات کششی می‌تواند طبیعی باشد اما در صورتیكه دردهای تیز یا شدیدی بروز كرد نرمش را قطع كنید.

* قبل از شروع حرکات کششی بدن را گرم كنید (راه رفتن و ...)

* كششها را به آرامی انجام دهید و هرگز سعی نکنید با فشار بیش از حد به بدن خود صدمه بزنید.

* برای انجام فعالیتهای ورزشی در سنین مختلف با پزشک خود مشورت کنید.

* هنگام احساس درد ناگهانی و شدید در قفسه سینه و یا پشت حین انجام فعالیت ورزشی ، دست از فعالیت کشیده و به پزشک مراجعه نمایید چون این درد می تواند به دلیل نارسایی و بیماری قلب بوده و خطرناک باشد.

این قاعده کلی را به خاطر داشته باشید :

کلیه فعالیتهای ورزشی باید با حرکات کم شدت و آسان شروع شوند و به تدریج به شدت آنها افزوده شود ؛ در پایان جلسه تمرینی نیز شدت حرکات باید به تدریج کاهش یابد تا به سطح استراحتی برسد.


مرتضی بازدید : 61 پنجشنبه 02 آبان 1392 نظرات (0)

گاز های نجیب و کاربرد انها

کاربردهای هلیوم

زمانی بزرگترین کاربرد هلیوم پر کردن بالونهای سبکتر از هوا و سفینه ها بوده است. قدرت بالابری این عنصر نسبت به هیدروژن ۹۲% است. بدلیل آتشگیر نبودن، استفاده از این گاز بسیار سودمند بوده است. امروزه از این عنصر برای جوشکاری قوسی حفاظت شده و ایجاد انرژی اتمی برای منظورهای گوناگون نیز استفاده میشود.
هلیوم، بصورت مایع در ایجاد پایین ترین دمای ممکن و حفظ آن کاربرد دارد.
هلیوم دارای خواص زیست شناسی ویژه ای است که از آن میان میتوان به آمیختن آن با اکسیژن در اکسیژن درمانی جهت درمان بیماران مبتلا به آسم اشاره کرد. این مخلوط نسبت به نیتروژن آسانتر جریان می یابد و بیمار اکسیژن بیشتری دریافت میکند.
از هلیوم به عنوان ماده ای بی اثر برای رقیق کردن اکسیژن، برای بیهوشی استفاده میشود. به هرحال برای این منظور گاها نیتروژن مناسبتر است.
در راکتورهای هسته ای از هلیوم برای ایجاد محیط خنک کننده استفاده میشود. جهت طراحی و بررسی سرعتهای بسیار بالا برای هواپیماها در کانالهای هوا از هلیوم استفاده میشود.
در تولید دو فلز تیتانیوم و زیرکونیوم بعنوان اتمسفر بی اثر و در تهیه بلورهای سیلیسیوم و ژرمانیوم در ترانزیستور و در برخی از انواع طیف سنجهای جرمی بکار گرفته میشود.

کاربردهای نئون:

اگر در فشار پائین، تخلیه الکتریکی روی نئون انجام گیرد، این گاز تحریک شده و نوری شفاف به رنگ سرخ مایل به نارنجی از خود منتشر میکند. از این رو از این گاز در پر کردن لامپهای الکتریکی نئون استفاده میشود.
از نئون میتوان بعنوان منتقل کننده بار در متوقف کردن رعد و برق استفاده کرد. از نئون در برخی لامپهای الکترونی، لامپ آزمایش شمع اتومبیل، بعنوان شناساگرهای اخطار دهنده در خطوط برق با ولتاژهای بالا استفاده کرد.

کاربردهای آرگون:

قدیمی ترین کاربرد آرگون در پر کردن لامپهای روشنایی الکتریکی است. به تازگی استفاده از آن در جوشکاری و متالوژی متداول شده است. از آرگون و مخلوط آن با کریپتون و اندکی بخار جیوه برای پر کردن لامپهای فلورسنت استفاده میشود.وجود آرگون در کنار نئون سبب میشود تا لامپ بجای رنگ سرخ که در لامپ نئون دیده میشود، نور آبی یا سبز نشر کند.

هلیوم و دیگر گازهای بی اثر

شش گاز بی اثر (که اکنون عناصربی اثر نامیده می شوند ) هلیوم ، نئون ، آزگون ، کریپتون ، گزنون ، و رادون ، در طبیعت خیلی کمیاب هستند ، تا این اواخر گازهای بی اثر را فاقد توانائی تشکیل ترکیبات شیمیائی میشناخته اند و این صفت « بی اثر » یا « نجیب » به همین معنی به آنها نسبت داده می شد ( رامسی عنوان « نادر » را برای این گازها پیشنها کرد ولی مورد قبول واقع نشد ) . کمیابی و غیر فعال بودن شان ، موچب تأخیر در کشف شان شد ، تا در اواخر قرن نوزدهم که روش های فیزیکی به ویژه تجزیه طیف سنجی و میعان گازها به اندازه کافی کامل شد ، این کار میسر شد . نکته جالب این است که تمام گازهای نادر را به حالت آزاد (یعنی به تنها شکلی که در طبیعت وجود دارند ) در فاصله ی زمانی کوتاهی به دست آوردند . در کشف آرگون ، هلیوم ، نئون ، کریپتون و گزنون ، رامسی فیزیک و شیمیدان برجسته انگلیسی نقش اساسی را ایفا کرده است به خاطر همین کشف ها ، جایزه نوبل شیمی سال ۱۲۸۳ /۱۹۰۴ به وی تعلق گرفت .
کشف هلیوم و رادون غیر عادی صورت گرفته است . رادون در نتیجه بررسی های انجام شده درباره رادیوآکتیو، یا بهتر بگوئیم بر اثر به کار بستن روش های رادیو متری ، کشف شده است .  داستان کشف هلیوم در تاریخ شیمی مقام ویژه ای دارد ، به این ترتیب که در سال ۱۲۴۷ /۱۸۶۸ خطی در طیف مربوط به لکه های خورشید مشاهده شد که به هیچ یک از عناصر شناخته شده درزمین منسوب نبود . این خط را مربوط به عنصر جدیدی دانستند که در خورشید وجود دارد و آن عنصر را « هلیوم » نامیدند . بیست و هفت سال بعد از آن زمان ، برای نخستین بار در روی زمین ، هلیوم به دست آمد .


آرگون :

اگر در جائی به جمله «کاوندیش در سال ۱۱۶۴ / ۱۷۸۵ گازهای نادر را کشف کرد » بر میخوریم به نظر مان شوخی می آید . گرچه آن جمله به نظر مغایر با حقیقت می آید ، ولی صحت دارد . منتهی واژه « کشف » در این مورد بی جا به کار رفته است . برخی به خود حق می دهند که بگویند هیدروژن در سال ۱۰۳۹ / ۱۶۶۰ توسط بویل یا درسال ۱۱۲۴ / ۱۷۴۵ توسط لومونوزوف کشف شده است . کاوندیش در تجربه هایش « چیزی » را یافت که صد سال بعد به طبیعتش پی بردند . 
در سال ۱۲۲۸ / ۱۸۴۹ در زندگینامه ای که ویلسون از کاوندیش نوشته بود ، به تجربه ی مزبور اشاره شده بود . در اوایل دهه هفتم قرن سیزدهم / اوایل دهه نهم قرن نوزدهم ، رامسی واکنش میان ازوت ، اکسیژن و هیدروژن گازی را درحضور کاتالیزور پلاتین مورد بررسی قرار داد . از این تجربه نتیجه ای حاصل نشد و حتی رامسی نتایج کارش را منتشر نکرد به طوری که بعدها یاد آوری کرد ، با خواندن کتاب ویلسون ، در جائی که به شرح تجربه کاوندیش می رسد ، زیر نویس می کند که : « مورد توجه قرار گیرد » وی از ویلیامز دستیارش تقاضا می کند که به تکرار آن تجربه بپردازد ، ولی از نتیجه آن کار اطلاعی در دست نیست . به احتمال زیاد ، از آن نتیجه ای گرفته نشده است . درهر حال آن ماجرا برای رامسی فراموش نشدنی بوده است ( به طوری که خودش می گوید در « ضمیر ناخود آگاهش » به جای مانده بود ) و در ما قبل تاریخ کشف آرگون نقشی ایفا کرده است . در آغاز رایلی شخصیت اصلی این کار بود و انگیزه ی تاریخی اش برای این کوشش ، تکمیل نظریه اتمی و ملکولی بوده است و برای تکمیل آن تظریه ، تعیین جرم اتمی عناصر ، نکته ی اساسی کار بوده است . تجربه های متعدد نشان داده بود که در غالب موارد ، جرم های اتمی عناصر درست تعیین نشده اند . در همین گیرو دار در فاصله سالهای ۱۱۹۴ / ۱۸۱۵ و ۱۱۹۵ /۱۸۱۶ پروت فیزیکدان انگلیسی نظریه ای را ابراز کرد که نقطه آغازی در تاریخ علوم طبیعی شد و آن تظریه از این قرار بود که اتم های همه عناصر شیمیائی از اتمهای هیدروژن تشکیل شده اند و بنابراین جرمهای اتمی نسبی عناصر می بایستی اعداد درست باشند . به این ترتیب یامی بایستی حرف پروت نادرست باشد و یاجرم های اتمی را درست تعیین نکرده باشند .
برای ازمیان برداشتن اختلاف ، نیاز به مطالعه مجدد ترکیب و طبیعت گازها بود . رایلی اندیشید که باید نخست چگالی گازهای اصلی هوا یعنی ازوت و اکسیژن را به دست آورد تا از روی آن بتوان جرم اتمی شان را حساب کرد .
دراین مورد رایلی مقاله کوتاهی در هشتم مهر ۱۲۷۱ بیستم و نهم سپتامبر ۱۸۹۲ در نشریه معتبر انگلیسی به نام Nature نوشت . به نظر می رسید که مقاله درباره مطلبی پیش پا افتاده باشد ؛ نوشته شده بود که چگالی ازوت جدا شده از هوایجو با چگالی ازوت حاصل از عبور مخلوطی از هوا و آمونیا ک از روی سیم مس به حرارت قرمز ، متفاوت است . اختلاف چگالیها خیلی کم و در حدود ۰۰۱/۰ بود ولی نم شد آن را بر اشتباه تجربی حمل کرد . ازوت هوای جو سنگین تر بود . بنابراین رازی در کار بود که آن را « اضافه چگالی غیر عادی ازت هوای جو » عنوان کردند . از هر منبع دیگری که ازوت هیه می کردند به همان اندازه بالا سبکتر از ازوت هوای جو بود .
علت اختلاف مزبور چه می توانست باشد ؟ رامسی به مسئله مزبور علاقه مند شد . در سی ام فروردین ۱۲۷۳ نوزدهم آوریل سال ۱۸۹۴ با رایلی ملاقاتی کرد و درباره آن بحث کردند . هر دوی آن دو نفر درباره مطلب مزبور در عقاید شخصی شان پافشاری می کردند . رامسی معتقد بود که ازوت هوای جو حاوی مخلوطی از گازهای سینگین تر از خودش است ، و رایلی برعکس وی عقیده داشت که ازوت « شیمیایی » با مخلوطی از گازهای سبکتر ازخود همراه است .
به نظر می رسید که عقیده رایلی جالبتر باشد . زیرا ترکیب گازهای موجود در هوا را مدت بیش از صد سال مورد بررسی دقیق قرار داده بود ند . و بنابراین بعید بود که جزئی از آن ناشناخته مانده باشد . دراین جا است که باید به یاد تجربه کاوندیش بیفتیم که « در ضمیرناخود آگاه رامسی متجلی می شود . در نهم اردیبهشت بیست و نهم آوریل رامسی برای همسرش نامه ای می فرستد ودرآن می نویسد که احتمالاً ازوت ، گازنادری را همراه خود حمل می کند که مورد توجه قرار نگرفته است ؛ ویلیامز ، ازورت را با منیزیوم ترکیت می کند و میخواهد ببیند که پس از واکنش چه چیزی باقی می ماند . به این ترتیب « ما می توانیم عنصر جدیدی را کشف کنیم »
آن نامه از رازی سرپوش بر می داشت : گاز ناشناس ، عنصری است که مانند ازوت غیر فعال است یعنی به دشواری وارد واکنش های شیمیائی می شود . رامسی برای جدا کردن « بیگانه » از ازت ، تلاش کرد که ازوت را با عنصر دیگری به صورت ترکیب شیمیائی در آورد و از واکنش اثر اوزت بر براده منیزیوم به حرارت قرمز استفاده کند . این تنها موردی است که علم شیمی در کشف گازی نادر ، نقشی ایفا کرده است .
رامسی درجدال باخودش ، احتمال دیگری را نیز در نظر گرفت و آن این بود که فکر کند شاید گاز ناشناس همراه اوزت ، عنصری ناشناس نباشد ، بلکه شکل دیگری از خود اوزت با ملکول سه اتمی N باشد ، مانند اکسیژن که هم به صورت ملکول O است و هم به صورت ازن ozone (o) وجود دارد . حذب اوزت توسط منیزیوم بایستی توأم با تجزیه ملکول N ترکیب می شوند و به N تغییر می یابند . این طرز برداشت رامسی از وجود N بعدها به عنوان برگ برنده ای در دست مخالفین وجود آرگون در آمد . تلاش های بی ثمر برای جدا کردن ازوت مشابه با ازون بیش از دو ماه ادامه یافت ولی در دوازدهم مرداد سوم اوت رامسی مقدار ۱۰۰ سانتی متر مکعب ازگازی را به دست آورد که ازوت به وزن مخصوص ۰۸۳ / ۱۹ بود .
این دانشمند پیروزی اش را به اطلاع کروکس و رایلی رسانید . آمپولی از گاز مزبور را برای تجزیه طیف سنجی برای کروکس فرستاد . رایلی هم مقدار کمی از این گازها را خودش تهیه کرده بود . در نمیه اواخر مرداد اوت رامسی و رایلی درجلسه ای علمی با یکدیگر ملاقات کردند و گزارش مشتر کی دادند . آنها طیف گاز مزبور را شرح دادند وبر بی اثر بودن آن گاز از نظر شیمیائی ، تأکید کردند . تعداد زیادی دانشمندان ، گزارش را با علاقه مندی گوش دادند ولی درعین حال متعجب شدند که چگونه ممکن است هوا محتوی جزء جدیدی باشد ؟ حتی لوج فیزیکدان برجسته پرسید که : « راستی ، دوستان عزیز ، آیا نام گاز مزبور را کشف نکرده اید ؟)
مشکل نام آن عنصر دراواسط آبان اوائل نوامبر به این ترتیب حل شد که رامسی به رایلی پیشنها کردکه با توجه به غیر فعال بودن استثنائی از نظر شیمیائی ف آن را آرگون ( از واژه یونانی به معنی غیر فعال بنامند و علامت شیمیائی اش را A قرار دهند . ( بعد ها تبدیل به Ar شد ) در دهم آذر سی ام نوامبر رئیس انجمن سلطنتی لرد کلون (تامسن ) که در سال ۱۲۵۰ /۱۸۷۱ برای نخستین بار نام ( هلیوم ) را به کاربرد به طور رسمی موضوع کشف جزء جدید را درهوای جو به عنوان رویداد مهم علمی سال ، تلقی کرد . با این حال هنوز طبیعت آن جزء روشن نشده بود . آیا عنصری شیمیائی بود ؟ مراجعی مانند مندلیف و دوار مخترع ظروف مخصوص نگاهداری هوای مایع ، عقیده داشتند که آرگون همان N است . بی اثر بودن کامل شیمیائی آرگون ، خاصیتی نا آشنا برای شیمیدانان بود و بنابرانی مطالعه درباره آن ( به ویژه تعیین جرم اتمی اش ) را دشوار می کرد . علاوه بر اینها معلوم شده بود که آرگون بر خلاف کلیه گازه های عنصری شناخته شده تا آن زمان ، یک اتمی است ، یعنی ملکول هایش از یک اتم تشکیل شده اند .
در اجلاس بیست و سوم اسفند ۱۲۷۳ چهاردهم مارس ۱۸۹۵ ، جامعه شیمیدانان روسیه ، مندلیف اعلام کرد که جرم اتمی ۴۰ آرگون با سیستم تناوبی هماهنگی ندارد و بنابراین آرگون همان ازوت متراکم به فرمول N است .
حل مسائلی که با کشف ارگون بروز کرده بودند ، زمان درازی به طول انجامید . دراین جریان ، کشف هلیوم که گاز بی اثر و یک اتمی دیگری بود ، در حل مشکل آرگون مؤثر واثع شد . زوج آرگون هلیوم سبب شدند که شکف چنین گازهائی را به عنوان موضوعی مبتنی بر اصوی طبیعی تلق کنند نه به عنوان اتفاق و تصادف غیر عادی و از آن پس عده ای به امید یافتن عناصر دیگری از این خانواده به تلاش پرداختند . تا سه سال بعد از آن تاریخ عنصر دیگری ازآن خانواده کشف نشد . در آن فاصله زمانی ، دانشمندان خواص هلیوم و آرگون را دقیقا مورد بررسی قرار دادند ، جرمهای اتمی شان را به طور دقیق تعیین کردند و عقایدی درباره مکان این دو عنصر در جدول تناوبی ابراز داشتند .

کریپتون ، نئون و گزنون :

سکوتی در تاریخ گازهای بی اثر بر قرار شد . برای این دو وقفه دلایل زیادی وجود داشت که یکی ازانها این بود که دانشمندان مقادیر اندکی از گازهای هلیوم و آزگون در دسترس داشتند . برای جدا کردن این گازها از هوا می بایستی از طریق شیمیائی اکسیژن ، ازوت ، هیدروژن و انیدرید کربنیک آن را حذف کنند . همه گازهای بی اثر ، جزء ناچیزی از هوای جو زمین را شامل می شدند و کشف اثراتی از دیگر اعضای این خانواده در میان ارگون و هلیوم بسیار مشکل بود . دلیل دیگر وقفه ، بی اثر بودن آرگون و هلیوم از نظر شیمیائی بود . حتی فعالترین عوامل شیمیائی ( به عنوان نمونه فلوئور ) دراین عناصر بی تأثیر بودند . شیمیدانان هیچی راهی برای بررسی گازهای نادر نداشتن و تنها روشهای فیزیکی می توانست به نتایجی برسد . درهر حال نیاز به روشهای فیزیکی بهتر بود و این روش ها در طی مدت وقفه و سکوت ، تکامل یافتند . دانشمندان روش های تجربی تجزیه مقادیر اندک گازها را ابداع کردند و دستگاه های طیف سنجی و دستگاه های اندازه گیری چگالی گازها را تکمیل کردند . بالاخره واقعه ای رخ داد که از نظر سیر تاریخی گازهای بی اثر ، حائز اهمیت زیادی بود . دو مهندس یکی هامپسون از انگلستان و دیگر لیند از آلمان ، روش مؤثری برای میعان گازها ابداع کردند . هامپسون دستگاهی ساخت که در هر ساعت یک لیتر هوای مایع تولید می کرد . این موفقیت ، جان تازه ای به افکار خلاق دانشمندان داد . دراوایل سال ۱۲۷۷ / ۱۸۹۸ تروارز دستیار رامسی به طرح دستگاهی خنک کننده ای برای تهیه مقادیر زیاد آرگون مایع پرداخت . نظر به این که گازهای هوای جو در دماهای مختلف مایع می شوند ، انها را به آسنانی می توان از یکدیگر جدا کرد .
کشف آرگون و هلیوم ، از این نظر هم جالب است که نه تنها شیمیدان را متوجه خاصیت « بی اثر » بودن شیمیائی این عناصر کرد ( پدیده ای که در حدود ربع قرن بعد شناخته شد ) ، بلکه نظر آنان را درباره ی قانون تناوبی و جدول تناوبی که تحت قیود محکم و شدیدی قرار داشت ف نیز تغییر داد . سه مشخصه مهم آرگون و هلیوم (جرم های اتمی ، جرم های اتمی ، ظرفیت صف و ملکول های یک اتمی ) هر دو عنصر را خارج از جدول تناوبی قرار داد . به همین دلیل مندلیف خیلی زود برداشت راحتی را که با قبول N پدید آمد بود ، پذیرفت .
تاریخ قدرت عجیبی در پیشگوئی دارد . هنوز آرگون به طور کامل کشف نشده بود که در چهارم خرداد ۱۲۷۳ / بیست و چهارم مه سال ۱۸۹۴ ، رامسی نامه ای به رایلی نوشت و طی آن از او پرسید که آیا به نظر او جدول تناوبی جائی برای عناصر گازی شکل وجود دارد ، یعنی آیا ممکن است جدول مزبور را به این صورت نوشت :
رامسی می پنداشت که دوره های کوتاه جدول نیز می توانند مانند دوره های بلندش مجموعه های سه تائی شبیه آهن ، کبالت و نیکل ، داشته باشند . کشف آرگن و هلیوم در رامسی این فکر را پدید آورده بودکه گازهای مزبور می توانند دو تا از مکان هائی را که وی درجدول تنظمی اش باعلامت + نشان داده است ، اشغال کنند . جرم اتمی های این دو عنصر ( که ۴ و ۴۰ بود ) ثابت می کرد که He و Ar را در هر حال نمی شود در یک تناوب قرار داد . اندک اندک ، اندیشه گروه های سه تائی جدید به فراموشی سپرده شد و رامسی پیشنها کرد که گازهای بی اثر را در آخر هر تناوب قرار دهند . با این ترتیب می شد انتظار داشت که عنصری با جرم اتمی ۲۰ که بین هلیوم و آرگون قرار گیرد ، کشف شود . در اجلاس جامعه انگلیسی لرد کلون که در مرداد ۱۲۷۶ / اوت سال ۱۸۹۷ در تورونتوبرگزار شد ، گزارش رامسی منحصراً به این عنصر اختصاص داشت . عنوان گزارش مزبور « گاز کشف نشده » بود . رامسی میخواست به شرح خواص جالب ان گاز بپردازد ولی اندیشید که این کار با توجه به خاصیت اصلی آن که عبارت بود از « ناشناخته بودن » کاری غیر معقول است .
در این جا ، باز آن اطمینانی را که در آستانه کشف آرگون به رامسی دست داد و در نامه ی وی به همسرش دیده می شد ، به خاطر آوریم . اما این بارم ، آن حالت از جسارت یک رمان نویس سرچشمه نگرفته بود ، بلکه ناشی از اعتماد ضرب در تجربه بود . گاز کشف نشده ، نئون بود . بنابر بازی سرنوشت ( چیزی که درعلوم زیاد معمول است ) ، واقعه ای مقدم بر این کشف روی داد . گاز جدید را ظاهراً می شد با تبخیر هوای مایع و تجزیه اجزای به دست آمده از ان کشف کرد . در این تجربه گازهای سبک تر از ارگون مرود توجه ویژه ای بودند . درچهارم خرداد ۱۲۷۷ / بیست و چهارم مه ۱۸۹۸ ، رامسی و تراورز ظرف دواری محتوی هوای مایع دریافت کردند . متأسفانه و شاید هم خوشبختانه ، مقدار هوای مایع آنقدر کم بود که بررسی درباره اعقاب آرگون با آن میسر نبود و بنابراین دانشمندان مزبور تصمیم گرفتند با آن درباره نحوه تفکیک جزء به جزء هوای مایع ، بررسیهائی انجام دهند . وقتی به این کار اقدام کردند ، در پایان روز متوجه شدند که قسمتی از مایع که باقی مانده است ، جزء سنگین تر آن است .
به آن جزء مدت یک هفته توجهی نشد تا در یازدهم خرداد / سی و یکم مه ، رامسی تصمیم به بررسی آن گرفت . گاز مزبور را از ناخالصی اکسیژن و ازت ، عاری کردند و آنگاه در معرض آزمایش طیف سنجی قرار دادند . رامسی و تاورز در طیف به خط زرد روشنی برخوردند که نه به هلیوم تعلق داشت و نه به سدیم ، انگشت به دهان ماندند . رامسی در یادداشت خود نوشت :« سی ویکم مه ، گازی جدید ، کریپتون » . لازم به یادآوری است که این نام را قبلاً به هلیوم در قبل از کشفش داده بودند . اینک نام مزبور در تاریخ گازهای بی اثر ، وارد شد . درهر حال ، گازی که رامسی کشفش را گزارش داد ، کریپتون نبود . چگالی و جرم اتمی اش بیش از مقادیر پیش بینی شده بود .
کشف واقعی نئون به دنبال این واقعه صورت گرفت . رامسی و تاورز اجزاء سبک تر هوای مایع تقطیر شده را مورد بررسی قرار دادن و یکی از آنه اگاز بی اثر جدیدی کشف کردند . رامسی بعدها به یاد آرد که نام «نئون neon » (از واژه یونانی neos به معنی جدید ) توسط پسر دوازده ساله اش پیشنهاد شده بود . در مورد این عنصر ، آزمایش توسط تاورز به تنهائی انجام شده بود و هنگام آزمایش رامسی حضور نداشت . این تجربه در هیجدهم خرداد / هفتم ژوئن انجام گرفت . سپس یک هفته تمام برای تأکید نتایج چگالی اش ، وقت صرف شد گرچه هنوز گاز نئون به طور خالص به دست نیامده بود ف ولی همان گونه که انتظار می رفت ف عنصری میان هلیوم و آرگون بود . مسئله جدا کردن کامل نئون و آرگون بعدها حل شد .
رامسی و تاورز در تلاش برای کشف گاز بی اثر دیگری بودند ولی دراین کار به اندازه موقعی که درجستجوی نئون بودند ، امیدواری نداشتند . روزی درخرداد ۱۲۷۷ / ماه ژوئن سال ۱۸۹۸ آن دو همکار سرگرم تقطیر هوای مایع و جدا کردن آن به اجزایش بودند . حدود نیمه شب بیش از پنجاه جزء از آن جدا کرده بودند که در آخریش شان کریپتون (جزء شماره ۵۶) را یافتند . باگرم کردن آن جزء دیگری به دست امد ۰ (جزء شماره ۵۷ ) که بیشترش اثرات انیدرید کربنیک بود . آن دو نفر با یکدیگر درباره عاقبت آن تجربه با هم بحث کردند و بالاخره تصمیم به ادامه تجربه گرفتند . صبح روزبعد با مشاهده طیف جزء شماره ۵۷ به نتیجه ای بسیار غیر عادی برخوردند و معتقد شدند که گاز جدیدی است . درهر حال گزنون (xenon ) خالص درنیمه سال ۱۲۷۹ / نیمه سال ۱۹۰۰ به دست آمد . نام «گزنون » از واژه exnos یونانی به معنی «بیگانه » گرفته شده است .

گازهای بی اثر به عنوان غذای اندیشه :

کشف گازهای بی اثر در زمره چهار رویداد علمی مهم اواخر قرن سیزدهم /آخر قرن نوزدهم که منجر به دگرگونی های انقلابی در علوم طبیعی شده اند ، به حساب می آید سه رویداد مهم دیگر عبارت بودند از کشف پرتو ایکس توسط رونتگن ، رادیو آکتیویته و الکترون . امتیازی که دانشمندان برای گازهای نادر قائلند ، دلائل زیادی دارد.

آب1

مرتضی بازدید : 49 دوشنبه 29 مهر 1392 نظرات (0)

مقدمه

آب ماده ای فراوان در کره زمین است. به شکل های مختلفی همچون دریا ، باران ، رودخانه و... دیده می‌شود. آب در چرخه خود ، مرتباً از حالتی به حالت دیگر تبدیل می‌شود، اما از بین نمی‌رود. هر گونه حیات محتاج آب می‌باشد. انسان ها از آب آشامیدنی استفاده می‌کنند، یعنی آبی که کیفیت آن مناسب سوخت و ساز بدن باشد.

با رشد جمعیت، منابع آب طبیعی در حال تمام شدن هستند و این مسئله ، سبب نگرانی بسیاری از دولت‌ها در سراسر دنیا شده است. گاهی بدلیل مشکلات کمبود آب ، این ماده را جیره بندی می‌کنند تا مصرف آن را تعدیل نمایند. 

ماده ای شگفت انگیز

فرمول شیمیایی آب

آب نوعی ماده مرکب است که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن ساخته شده است. آب را جزو دسته مخلوط‌ها طبقه‌بندی نمی‌کنند، چون خواص آب نه به خواص هیدروژن شبیه است و نه به خواص اکسیژن. از ترکیب دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن، یک مولکول آب بوجود می‌آید. یک قطره آب دارای تعداد بی شماری مولکول آب می‌باشد.

معادله شیمیایی واکنش بین هیدروژن و اکسیژن و تشکیل آب از قرار زیر است: 

 

هر مولکول آب دارای یک ناحیه مثبت و یک ناحیه منفی است که این دو ناحیه در دو طرف مولکول آب واقع شده‌اند. شیمیدان‌ها با کمک شواهد به این نتیجه رسیده‌اند که مولکول آب شکل خطی ندارد، یعنی به این صورت نیست که دو اتم هیدروژن بصورت خطی در دو طرف یک اتم اکسیژن قرار گرفته باشند (HــOــH). بلکه مولکول آب حالت خمیده ای دارد که اتم های هیدروژن در سر مثبت مولکول و اتم های اکسیژن در سر منفی مولکول آب تجمع پیدا نموده اند. 

اشکال متغیر

آب در اشکال متفاوتی بر روی زمین یافت می‌شود. تنها ماده ای است که در طبیعت به هر سه حالت جامد، مایع و گاز وجود دارد. ابرها در آسمان، موج دریا،کوه یخی، توده های یخی در دل کوه ها و منابع آبی زیرزمینی تنها چند شکل از آب می‌باشند. طی اعمال تبخیر، میعان، انجماد و ذوب، آب مرتباً از حالتی به حالت دیگر تبدیل می‌شود. این پدیده تبدیل آب را چرخه بزرگ آب می‌نامند.

از آنجا که بارندگی در صنعت کشاورزی و همچنین برای خود بشر بسیار با اهمیت است، به اشکال مختلف بارندگی نام های به خصوصی اطلاق می‌شود. بارندگی معمولاً بصورت باران است. دیگر اشکال آن، تگرگ،برف، مه و شبنم می‌باشند. همچنین، از برخورد نور با قطرات باران، رنگین کمان پدید می‌آید.

آب‌های روی سطح زمین، نقش های مهمی ایفا می‌کنند؛ رودخانه‌ها آب مورد نیاز کشاورزی را فراهم می‌کنند و دریاها هم وسیله ای برای تجارت و مبادله کالاها محسوب می‌شوند. توده های یخی و آبشارها هم از دیگر اشکال آب هستند. فرسایش به وسیله ی آب، نقش مهمی در شکل محیط زیست ایفا می‌کند.

به علاوه، دره ها و دلتاهای حاصل از رسوبات رودخانه‌ها، محلی برای سکنی گزیدن انسان ها بوده است. آب به داخل زمین هم نفوذ می‌کند و آب‌های زیرزمینی را ایجاد می‌کند. آب‌های زیرزمینی را می‌توان با کندن چاه یا قنات استخراج نمود. البته آب های زیرزمینی به شکل چشمه یا چشمه آب گرم هم به سطح زمین می‌آیند.

آب املاح و مواد معدنی مختلفی دارد که بر حسب آن مواد، طعم و مزه اش بسیار تفاوت می‌کند. البته ما انسان‌ها ، خود ، قادریم که آشامیدنی بودن آبی را ارزیابی کنیم؛ مثلاً از آب شور دریا و یا آب‌های بدبوی باتلاق ها استفاده نمی‌کنیم. بلکه آبی می نوشیم که سالم بوده و مناسب نیازهای بدنمان باشد. 

اهمیت آب در زندگی

آب خواص مهمی دارد که در زندگی ما بسیار با ارزشند. از جمله:


  • حلال بسیار خوبی است.

  • چگالی بالایی دارد و جالب این که وقتی یخ می‌زند یا حرارت می‌بیند، چگالی آن کاهش می‌یابد.

  • گرمای تبخیر آب بالاست. یعنی برای تبدیل مقدار کمی آب به بخار، گرمای زیادی لازم است. این خاصیت برای بدن ما بسیار با اهمیت می‌باشد. گرمای اضافی بدن با تبخیر تنها مقدار کمی از آب بدن از طریق منافذ پوست تعریق کاسته می‌شود.

  • نیروی کشش سطحی آن به طور شگفت انگیزی زیاد است. گهگاه شاهد نشستن حشرات روی سطح آب بوده‌ایم. اگر به دقت به طرز قرار گرفتن حشره روی سطح آب نگاه کنید، متوجه می‌شوید که سطح آب زیر پای حشره، مانند یک تشک ابری فرو می‌رود؛ اما پاره نمی‌شود.

  • آب مواد مختلف از جمله شکر و نمک را براحتی در خود حل می‌کند. بسیاری از واکنش های شیمیایی تنها در حضور آب انجام می‌شوند. البته پاره ای مواد با آب مخلوط نمی‌شوند، مثل لیپیدها و دیگر مواد هیدرات کربن‌دار. غشاء سلولی که حاوی لیپیدها و پروتئین است، از این خاصیت آب سود جسته و تعاملات محتویات سلولی با مواد شیمیایی خارج سلول را بدقت تحت کنترل دارد.

  • یکی دیگر از خواص جالب آب، حالت جامد آن، یعنی یخ می‌باشد. هنگامی که آب بر اثر سرما به یخ تبدیل می‌شود، انبساط می‌یابد، بدین معنا که حجم بیشتری را اشغال می‌کند.

    بنابراین، حجمی از یخ که هم‌حجم آب اولیه است، جرم کمتری دارد. به این علت می‌گویند که چگالی یخ از آب کمتر است و همین مسئله باعث می‌شود که یخ روی آب شناور بماند. در حالی که در بیشتر موارد، چگالی ماده جامد از حالت مایع آن بیشتر است.

    این ویژگی آب سبب می‌شود که بر خلاف بسیاری از مایعات، آب از سطح شروع به انجماد کند. این پدیده را بارها به هنگام شروع یخ زدن آب، درون فریزر منزلتان دیده اید؛ درزمستان با یخ زدن سطح آب دریاچه‌ها، لایه عایقی از یخ ایجاد می‌شود که این لایه، از یخ زدن لایه های زیرین خود جلوگیری می‌نماید. در این شرایط ، ماهی ها و دیگر آبزیان می‌توانند در مناطق گرم‌تر زیرین به حیات خود ادامه دهند.

  • دیگر ویژگی غیر عادی آب، ظرفیت گرمایی بالای آن می‌باشد. ظرفیت گرمایی یک جسم، مقدار گرمایی است که به جسم می‌دهیم تا دمایش، 1 درجه سانتی گراد افزایش یابد. جالب است بدانید که مقدار گرمایی که لازم است تا دمای 1 گرم آب را 1 درجه سانتی گراد افزایش دهد، حدود 10 برابر مقدار گرمایی است که برای 1 گرم آهن لازم است.

آب در زندگی روزانه

وجود هر گونه حیات، متکی به وجود آب است. آب در بیشتر فرایندهای متابولیسمی بدن، نقش حیاتی دارد. هنگام گوارش غذا، مقادیر قابل توجهی آب مورد استفاده قرار می‌گیرد.تقریباً 70 درصد وزن بدن را آب تشکیل می‌دهد. برای عملکرد درست، بدن ، روزانه به 1 تا 7 لیتر آب نیاز دارد البته این میزان آب به مقدار فعالیت بدن ، دمای هوا ، رطوبت و دیگر عوامل بستگی دارد. آب از طریق ادرار ، مدفوع ، تعریق و همچنین از طریق بازدم به شکل بخار آب دفع می‌شود.

بدن انسان به آبی نیاز دارد که نمک یا ناخالصی های دیگر ( مثل باکتری یا دیگر عوامل بیماری‌زا و یا مواد شیمیایی) نداشته باشد. البته برخی مواد محلول در آب طعم و مزه آن را بهتر هم می‌کند. امروزه ، با توجه به رشد روز افزون جمعیت ، میزان سرانه آب آشامیدنی کاهش یافته است. 
راه حل های تحت بررسی، تولید بیشتر آب ، بهبود توزیع و جلوگیری از هدر رفتن آن می‌باشد. 

مصرف آشکار و نهان آب

تحقیقات آماری در بسیاری از کشورها نشان می‌دهد که میانگین مصرف روزانه آب برای هر نفر ، حدود 300 لیتر است. در حالی که مصرف نهان آب برای هر نفر ، حدود 6000 لیتر و از قرار زیر می‌باشد:


  • آبیاری کشتزارها و تهیه و تولید مواد غذایی2600 لیتر

  • تأمین انرژی2400 لیتر

  • صنایع و معادن: 700 لیتر

  • امور بازرگانی و خدمات: 34 لیتر

منبع کمیاب

در بسیاری از کشورها ، آب نوعی منبع استراتژیک محسوب می‌شود. بسیاری از جنگ‌ها از جمله جنگ 6 روزه در خاور میانه، بر سر به دست آوردن منابع آبی بیشتر صورت گرفت. البته کارشناسان، مشکلات بیشتری را هم پیش بینی می‌کنند که بدلیل رشد جمعیت، آلودگی آب ها و گرم شدن زمین حادث می‌شود. 

آب آشامیدنی

آب‌های آشامیدنی را از چشمه ها ، قنات ها و یا چاه ها استخراج می‌کنند. بنابراین ، برای تولید بیشتر آب ، می‌توان چاه‌های بیشتری ساخت. باران و دریا هم از دیگر منابع آبی هستند که البته به عنوان آب آشامیدنی مناسب نیستند. این گونه آب‌ها را باید تصفیه نمود. روش های معروف تصفیه آب ، تقطیر و جوشاندن می‌باشند. 

آب ، فرهنگ و مذهب

در بیشتر ادیان از جمله اسلام، مسیحیت و یهودیت، آب ماده پاک‌کننده محسوب می‌شود. برای مثال، در مسیحیت غسل تعمید را در کلیسا با آب انجام می‌دهند.

در بسیاری ادیان همچون اسلام نوعی مراسم عبادی وجود دارد که در آن ، مرده را با آب پاک شستشو می‌دهند (غسل). در دین اسلام هم تنها پس از وضوگرفتن (شستن بخش‌هایی از بدن با آب پاک) می توان فریضه نماز را بجا آورد.

در مذهب شینتو (مذهب ژاپنی) در تمام مراسم عبادی از آب برای پاکیزه ساختن بدن فرد یا مکان خاصی استفاده می‌شود. 

شناخت محیط رشد:آب

اهمیت آب در تولید محصولات گیاهی غیر قابل انکار است. میزان آب موجود در هر منطقه معرف آن است که از نظر اقتصادی چه گیاهی را می توان کاشت و چه گیاهی را نمی توان. بسیاری از اعمال حیاتی گیاه توسط آب کنترل می شود. آب از مواد اصلی تشکیل دهنده یاخته زنده می باشد و میزان آن در بافت های مختلف متفاوت بوده از 2% در بعضی بذور خشک تا 40% در بافت های چوبی در حال خواب و 95% در میوه های آبدار (مانند هندوانه) دیده می شود. آب هم حلال است و هم وسیله ای برای انتقال مواد در داخل گیاه کمبود آب در گیاه باعث توقف رشد، و ادامه این کمبود منجر به اختلالات برگشت ناپذیر می گردد و گاهی هم موجب مرگ گیاه می شود. این عمل در نواحی گرم و خشک و گیاهانی که بر اساس ویژگی گونه ای دارای تبخیر شدید می باشند‏، به سرعت اتفاق می افتد میزان مصرف آب در گیاهان مختلف متفاوت است برای مثال برای تولید هر گرم ماده خشک در سوزنی برگها 50 گرم آب و در سبزهای برگی 2500 گرم آب مصرف می شود بطورکلی، برای بیشتر گیاهان‏، این مقدار بین 300 تا 1000 گرم می باشد. وقتی گیاه در حال رشد است پیوسته آب از زمین جذب کرده و از برگ ها آن را تبخیر می کند. میزان تبخیر آب از سطح برگ بستگی به دما‏ جریان هوا و عوامل دیگری مانند تعداد و چگونگی روزنه ها‏، رطوبت نسبی هوا و غیره دارد. خورشید ، انرژی لازم را برای تبخیر آب از سطح برگ تامین می کند. اگر بین جذب آب و تبخیر تعادل برقرار باشد تمام فرآیندهای گیاهی بطور طبیعی پیش می رود و گرنه یکی از دو حالت زیر پیش می آید : 
الف : اگر مقدار جذب بیشتر از مقدار دفع باشد : این حالت ممکن است در اثر کم بودن شاخساره نسبت به ریشه، پیرایش (هرس) بی قاعده، حمله آفات و امراض و یا بالا بودن رطوبت نسبی هوا اتفاق بیفتد در این حالت فشار آب درون یاخته ها یا آوندها بالا می رود. علایم عمومی این حالت، درازی و باریکی و نرمی ساقه گیاه و خوابیدگی آن روی زمین و ترک خوردن میوه (به علت به هم خوردن رابطه سطح و حجم) است. 
ب : مقدار دفع بیشتر از جذب باشد : این حالت ممکن است در اثر خشک بودن خاک، کمبود ریشه نسبت به شاخساره، یا در اثر جابجا کردن گیاه پیش بیاید. این حالت باعث تیرگی رنگ برگها و در صورت ادامه باعث پژمردگی آنها و خشک شدن گیاه می شود. کم آبی مزمن در بعضی از انواع هندوانه و گوجه فرنگی باعث پوسیدگی گلگاه می شود. 

آب

مرتضی بازدید : 50 دوشنبه 29 مهر 1392 نظرات (0)

آب یکی از مواد مایع و فراوان‌ترین مادهٔ مرکب بر روی سطح کره زمین و بستر اولیه حیات به شکلی که امروزه می‌شناسیم، است. بیش از ۷۵٪ وزن یک انسان از آب تشکیل شده‌است و نیز بیش از ۷۰٪ سطح کره زمین را آب پوشانده است (نزدیک به ۳۶۰ میلیون از ۵۱۰ میلیون کیلومتر مربع) با وجود این حجم عظیم آب تنها ۲ درصد از آبهای کره زمین شیرین و قابل شرب است و باقی آن به علت محلول بودن انواع نمک‌ها خصوصاً نمک طعام غیر قابل استفاده است. از همین دو درصد آب شیرین بیش از ۹۰ درصد به صورت منجمد در دو قطب زمین و دور از دسترس بشر واقع شده‌است.

آب در گویش‌های محلی به نامهای مختلف یاد می‌شود.[۱][۲]

برای مثال در زبان خراسان جنوبی به آن ِأو(به ضم همزه)(ow)می گویند.؛ در فیزیک بر اساس حالت ماده آب معمولاً به این نام‌ها خوانده می‌شود:

در علم هواشناسی حالت‌های مختلف آب بر اساس نوع بارش یا معلق بودن آن در جو طبقه بندی می‌شود:

در علم محیط زیست:

بر اساس منبعی که آب در آن قرار دارد و یا از آن به دست می‌آید:

بر اساس نوع مصرف:

بر اساس کیفیت فیزیکی:

بر اساس مشخصات شیمیایی:

بر اساس مسائل مذهبی:

مرتضی بازدید : 46 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
از جبرئیل پرسیدم، محبوب ترین اعمال کدام است؟پاسخ داد صلوات و درود بر شما ای محمد! و محبت علی بن ابیطالب


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
هرکس صلواتی بفرستد، حق تعالی ثواب هفتاد شهید به او عطا می فرماید و اورا از گناهان بیرون می آورد، مانند روزی که از مادر متولد شده است


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
صلوات برمن و اهل بیت من نفاق را از بین می برد


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
هر کس بر من یک بار صلوات و درود فرستد، خدا به سبب آن ده بار بر وی درود فرستد و ده گناه از وی محو فرماید و ده حسنه برای او ثبت کند و دو فرشته موکل بر او برای رساندن آن صلوات به روح من از یکدیگر سبقت گیرند.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
کسی که گل سرخ (گل محمدی) را ببوید و بر من و آل من صلوات نفرستد بر من جفا کرده است


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
وقتی چیزی را فراموش کردید بر من صلوات بفرستید که موجب یاد آمدن آن چیز خواهد شد.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
هرکس برمن یک بار صلوات فرستد، خدای تعالی در روز قیامت بر بالای سر وجانب راست و چپ و بر بالا و پایین و درهمه اعضاء و جوارح او نور می دهد.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
بر من بسیار درود بفرستید، چرا که برای درود فرستنده نوری است در قبر و نوری است برای صراط و نوری است در بهشت.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
هرکه آخرین سخنش به هنگام مرگ صلوات برمن و علی (ع) باشد، داخل بهشت می گردد.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
هر که یک مرتبه بر من صلوات فرستد، آن دو ملکی که حافظ او هستند هیچ گناهی تا 3 روز برای او نمی نویسند.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
نزدیک ترین شخص به من در فردای قیامت کسی است که صلوات بیشتری برمن فرستاده باشد.


 

پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
کسی که یک بار بر من درود فرستد، خداوند دری از رحمت و عافیت را بر روی او باز می کند و گناهانش از بین خواهد رفت.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
صلوات و درود برمن نور و روشنایی صراط است.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
صلوات فرستادن شما برمن، باعث رواشدن حاجت های شما است و خدا را از شما راضی کرده و اعمال شما را پاکیزه می گرداند.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
هرکس یکصد بار بر محمد(ص) و آل محمد(ع) صلوات و درود فرستد،خداوند یکصد حاجت اورا برآورده می سازد..
پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
گمراه ترین انسانها کسی است که نام من پیش او بر زبان آید ولی او بر من صلوات نفرستد.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
هرکس هزار بار در روز جمعه بر من صلوات فرستد، خطایای هشتاد ساله اش آمرزیده شود .


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
در روز جمعه بسیار برمن صلوات ودرود فرستید زیرا صلوات امتم در هرجمعه بر عرضه می شود و هرکه به من بیشتر درود فرستد منزلت و مقام او به من نزدیک تر است.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
هر کس روز جمعه صدبار بر من صلوات فرستد، خداوند شصت حاجت اورا روا کند، سی حاجت برای دنیا و سی حاجت برای آخرت.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
هرکس در صبح ده مرتبه ودر هر شام ده مرتبه بر من صلوات فرستد، من اورا دریابم وقتی که محتاج به آن باشد.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
صلوات ناقص برمن نفرستید بلکه هنگام صلوات برمن به اهل بیت من نیز صلوات و درود بفرستید و آنان را درهنگام صلوات برمن نادیده نگیرید، زیرا تمام نسبتها در قیامت قطع می گردد مگر نسبت و نسب من.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
کسی که بر من صلوات بفرستد ولی بر آل من صلوات نفرستد (صلوات ناقص) بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.


پیامبر مکرم اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
یا علی! هر کس بر من هر روز و هر شب صلوات فرستد، شفاعتم بر او واجب می شود اگرچه گناهانش از گناهان بزرگ باشد.


امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند:
هرکس سه بار صلوات بفرستد، خدا حاجتش را روا می دارد


امام باقر (علیه السلام) می فرمایند:
سنگین ترین عملی که روز قیامت در ترازوی اعمال گذاشته می شود، درود بر محمد واهل بیت اوست.


امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
در قیامت هیچ عملی برتر و گرامی تر از صلوات بر محمد و آل او نیست.


امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
هر کس گلی را بگیرد و ببوید و بردیده ها بگذارد و صلوات بفرستد، هنوز بر زمین نگذاشته باشد که گناهانش آمرزیده می شود.


امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
هرکس بین نماز های ظهر و عصر بر پیغمبر و آلش درود فرستد، آن درود برابر با هفتاد رکعت نماز خواهد بود.


امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
صدقه دادن و صلوات فرستادن در شب و روز جمعه برابر با هزار حسنه است و هزار سیئه به وسیله آن نابود می شود و هزار درجه بر مقام آدمی افزوده می شود.


امام رضا (علیه السلام) می فرمایند:
هر کس نتواند کفاره گناهانش را بپردازد، باید بر محمد و آلش درود بفرستد و آن گناهانش را نابود می کند.

مرتضی بازدید : 51 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)

شاید شما هم مثل خیلی از افراد دیگر برای انجام کارهای خود وقت کم می آورید و آرزو میکنید کاش شبانه روز بیش از 24 ساعت بود تا بتوان به همه کارها رسیدگی کرد. ما به شما پیشنهاد میکنیم  به جای غر زدن مدیریت زمان را بیاموزید. حتما می پرسید چگونه؟ ما به شما آموزش میدهیم.

فهرست کارها و مدت زمان لازم برای انجام : اگر فکر میکنید میتوانید تمام وظایف روزانه خود را به یاد  بسپارید سخت در اشتباهید. بهترین راه برای مدیریت زمان داشتن فهرستی از کارهای روزانه و مدت زمان لازم برای اجرای این فهرست است.

اولویت بندی : مسلما در طول شبانه روز کارهای زیادی وجود دارد که انجام آنها فوری و حیاتی است و برخی کارها را نیز میتوان به زمانهای بعدی موکول کرد. ما عادت کرده ایم وقت خود را صرف انجام کارهای راحت کنیم و کارهای سخت و طاقت فرسا را به زمان نا معلومی موکول کنیم. اما بهتر است بدانید برای مدیریت زمان خود باید کارهای خود را اولویت بندی کنید. وظایف و کارها را بر اساس اهمیتی که دارند در اولویت قرار دهید.

برای وقت ارزش قائل شوید : همیشه به دنبال یافتن زمانهای مرده باشید و آنها را به بهترین شکل ممکن صرف کارهای مفید کنید. برای هر کار به اندازه لازم وقت بگذارید و زمانی را برای استراحت خود در نظر بگیرید. اجازه ندهید زمان با ارزش به راحتی از دست شما برود.

وقت کشی را تمام کنید : متاسفانه ما آدمها به وقت کشی عادت داریم. اینکه ساعاتی را به کارهای بیهوده بپردازیم و یا وقت گرانبها را صرف انجام کارهای بی ارزش کنیم برای ما امری عادی است. انسانهای موفق کسانی هستند که هرگز وقت کشی نمیکنند. آنها از در هم و برهم بودن برنامه شان دلگیر میشوند و برای هر ساعت و هر لحظه خود برنامه ای دارند که بتوانند از زمان بهره کافی ببرند.

مرتضی بازدید : 81 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)
آپلود عکس رایگان و دائمی" border="0">

شگفتی های قلب

 

          دست خود را روی قلبتان بگذارید. آیا دستتان را روی سمت چپ سینه قرار دادید؟ بیشتر مردم چنین می‌کنند. واقعیت اینست که قلب تقریبا در وسط قفسه سینه و در میان ششها واقع شده است، اما طوری قرار گرفته که بخشی از آن، تماس اندکی با سمت چپ سینه دارد. به همین دلیل به نظر می‌رسد قلب در سمت چپ سینه جای گرفته است.
• دستتان را مشت کنید. اگر کودک هستید، قلب شما تقریبا به همین اندازه است. ولی اگر بزرگسال باشید، اندازه قلب شما حدودا دو برابر مشتتان خواهد بود.
             • قلب در حدود 100000 مرتبه در روز و تقریبا 35 میلیون بار در سال می‌تپد. به طور میانگین، قلب یک انسان در طول عمر او بیش از 2.5 میلیارد بار منقبض می‌شود.
• نیرویی که قلب در هر تپش ایجاد می‌کند مساوی نیرویی است که بایستی برای زدن یک ضربه محکم در بازی تنیس صرف کنید. ماهیچه های قلب همواره به شدت کار می‌کنند. میزان فعالیت آنها تقریبا دو برابر میزان فعالیت ماهیچه های پای فردی است که با قدم های کوتاه می‌دود.
       • اگر انگشتان خود را روی مچ یا رگ گردنتان قرار دهید، می‌توانید نبضتان را احساس کنید. نبض کودکان بین 90 تا 120 بار در دقیقه و نبض بزرگسالان تقریبا 72 بار در دقیقه می‌زند.
• قطر آئورت- که بزرگترین سرخرگ بدن می‌باشد - تقریبا با قطر یک شلنگ کوچک یکسان است. در مقابل، مویرگها به حدی کوچکند که باید ده عدد از آنها را در کنار هم قرار دهید تا ضخامت آن‌ها با موی انسان برابر شود.
• در بدن شما تقریبا 5.6 لیتر خون جریان دارد. این خون در هر دقیقه سه دور از کل بدن می‌گذرد. خون در یک روز مسافتی در حدود 19000 کیلومتر را طی می‌کند و این فاصله چهار برابر طول کشور آمریکا (از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام) است.

• قلب به طور متوسط یک میلیون بشکه خون را در کل عمر پمپ می‌کند. این حجم معادل ظرفیت سه تانکر عظیم نفتی است.;}

        سلولهای خونی در مغز استخوان ساخته می‌شوند. مغز استخوان ماده ای ژله ای است که بخش عمده ای از آن را چربی، خون و سلولهای مادر تشکیل می‌دهد.همین سلول های مادر هستند که سلول های خونی مختلف را تولیدمی‌کنند. در کودکی، تعداد زیادی از مغز استخوان‌ها قادر به خون سازی می‌باشند، اما در بزرگسالی، این کار فقط در برخی استخوان ها، مثلا مهره ها، دنده‌ها و لگن صورت می‌گیرد. مغز استخوانی که در کار خون سازی شرکت دارد، "مغز قرمز استخوان" نامیده می‌شود. اگر مغز استخوان در کار خون سازی دخالتی نداشته باشد، "مغز زرد استخوان" نام می‌گیرد. تمامی سلولهای خونی از یک نوع سلول مادر به وجود می‌آیند که قابلیت تبدیل شدن به همه انواع سلول‌ها را داراست.

       سلول های تولید شده در مغز استخوان به تدریجبه رگهای خونی گذرنده از درون استخوان نفوذ می‌کنند و از آنجا وارد جریانخون می‌شوند. طول عمر سلول های متفاوت، مختلف است. گلبولهای قرمز در حدود 120 روز عمر می‌کنند، اما پلاکت‌ها فقط 10 روز زنده می‌مانند. گلبولهایسفید ممکن است از چند روز تا چند سال زندگی کنند.
هر گاه که میزاناکسیژن موجود در بدن کاهش یابد، مغز آن را به منزله کمبود گلبول های قرمزتلقی می‌کند و به کلیه‌ها فرمان می‌دهد که هورمونی به نام "اریتروپویتین" ترشح کنند. این هورمون باعث می‌شود که مغز استخوان گلبول قرمز تولید کند. به این ترتیب میزان گلبول های قرمز موجود در بدن همواره تحت کنترل قراردارد.

رگهای خونی

 

       خون از طریق رگها به تمام نقاط بدن می‌رسد. رگها لوله های منعطفی هستند که به لوله های کوچک و کوچکتر تقسیم می‌شوند. ما در بدن خود سه نوع رگ مختلف داریم: سیاهرگ، مویرگ و سرخرگ. سرخرگ به رگهایی گفته می‌شود که خون را از قلب دور می‌کنند. خون از بطن چپ قلب وارد سرخرگی به نام "آئورت" می‌شود. پس از آن، آئورت به سرخرگهای کوچک تر منشعب می‌شود که آنها نیز به همین ترتیب به چند رگ کوچکتر از خود متصل هستند. سرخرگها پهن و ضخیم هستند، چون باید بتوانند فشار بالای خون را که در اثر حرکت قلب ایجاد می‌شود، تحمل کنند. دیواره سرخرگ از سه لایه تشکیل شده است: لایه خارجی ضخیم، لایه میانی ماهیچه ای و یک لایه هموار داخلی که خون می‌تواند به سادگی درون آن جریان پیدا کند. ماهیچه های لایه میانی با حرکات خود، به جریان یافتن خون کمک می‌کنند. این حرکت همان چیزی است که نبض را به وجود می‌آورد.

خون از سرخرگها به درون مویرگها جاری می‌شود. مویرگها رگهایی هستند که قطر آن‌ها به اندازه قطر یک سلول است. دیواره این رگها از یک سری سلول مسطح تشکیل شده و به حدی نازک است که اکسیژن و دی اکسیدکربن به راحتی از آن عبور می‌کند. گلبول های قرمز اکسیژن خود را در مویرگ آزاد می‌کنند. اکسیژن از جداره مویرگ رد می‌شود و به سلولهای بافت مجاور می‌رسد. سلولها نیز مواد زاید خود، از جمله دی اکسیدکربن، را آزاد می‌کنند. این مواد هم به درون مویرگ وارد می‌شوند. مویرگها به هم می‌پیوندند و به رگهای بزرگتری می‌ریزند. بالاخره خون وارد سیاهرگ‌ها می‌شود.
چون در این مرحله فشار خون کاهش یافته است، جداره سیاهرگها نازکتر از سرخرگهاست.         سیاهرگها خون را به قلب بازمی گردانند. دیواره سیاهرگ مانند سرخرگ سه لایه دارد، اما علاوه بر آن درون سیاهرگ دریچه هایی یک سویه وجود دارد که مانع از حرکت خون در جهت مخالف می‌گردد. جاذبه زمین می‌خواهد خون را به سمت زمین بکشد، اما این دریچه‌ها از این کار جلوگیری می‌کنند.
خون اکثر سیاهرگهای بدن اکسیژن کمی دارد. به همین دلیل سیاهرگها آبی به نظر می‌رسند، مثلا رگهای روی مچ دستتان را ببینید.سلولهای اندامهای بدن به مواد غذایی و اکسیژن نیاز دارند، پس هر یک از آنها بایستی با یک سرخرگ تغذیه شود. سلولهای قلب نیز از این قاعده مستثنی نیستند. رگهای مسئول تغذیه قلب "رگهای کرنری" نام دارند.

   

 

                                               

مرتضی بازدید : 155 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

کائوچو یا لاستیک جزو مواد بسیار ضروری در زندگی مدرن امروزی است کائوچو به دلیل خواص کشسانی فوق‌العاده‌اش برای ساخت انواع محصولات اعم از لوازم بیمارستانی، وسایل خانگی و اسباب‌بازی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این ماده در صنعت نیز کاربردهای فراوانی دارد.کائوچو از زمانی که گیاهان بر روی زمین به وجود آمدند وجود داشته است. برخی از فسیل‌های گیاهان تولیدکننده کائوچو، سه میلیون‌ سال قدمت دارند.

در طول جنگ جهانی دوم کائوچو یا لاستیک مصنوعی برای نخستین بار در مقیاس صنعتی ساخته شد

کائوچو از گیاهان خاصی گرفته می‌شود. در واقع بیش از 400 نوع گیاه وجود دارد که از شیرابه آنها مقادیر مختلفی کائوچو به دست می‌آید. قسمت اعظم کائوچوی طبیعی جهان را درخت «هوا برازیلینسیس» تولید می‌کند. این درخت که طول آن به بیش از 35 متر می‌رسد، بومی کشور برزیل است. در حال حاضر، بزرگترین منابع کائوچوی طبیعی جهان در «مالایا» واقع در جنوب شرقی آسیا قرار دارد.

برای تهیه کائوچو ابتدا شکافی در تنه درخت به وجود می‌آورند و سپس شیرابه سفید رنگی را که از شکاف خارج می شود، جمع‌آوری می‌کنند. این شیرابه را پس از آنکه سفت و خشک شد، به صورت ورقه در می‌آورند.. به این ترتیب ورقه‌های کائوچوی خام برای صدور به سایر کشورها آماده می‌شوند. جالب است بدانید که کائوچوی خام، ماده‌ای سست و چسبناک است و خاصیت کشسانی زیادی ندارد. استحکام و کشسانی کائوچو را با افزودن گوگرد افزایش می‌دهند. به این کار «ولکانیزه» می‌گویند. بعد از عمل ولکانیزه، مواد پرکننده (معمولاً دوده کربن) به کائوچو افزوده می‌شود تاکشسانی و قدرت آن باز هم افزایش یابد. پس از طی این مراحل،کائوچوی خام به ماده‌ای با خاصیت کشسانی زیاد تبدیل می‌شود و مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته تولیدکائوچو با این روش بسیار گران و پرهزینه است.

بیش از 400 نوع گیاه وجود دارد که از شیرابه آنها مقادیر مختلفی کائوچو به دست می‌آید

در طول جنگ جهانی دوم کائوچو یا لاستیک مصنوعی برای نخستین بار در مقیاس صنعتی ساخته شد. از آن زمان پیشرفت‌های بسیاری در زمینه ساخت کائوچوی مصنوعی حاصل شده و کیفیت محصولات بسیار بالا رفته است. کائوچوی مصنوعی در برابر مواد شیمیایی، روغن و حرارت نسبت به کائوچوی طبیعی مقاومتر است؛ به همین دلیل در صنایع، بخصوص هواپیماسازی، کاربرد بیشتری دارد. از اواسط دهه 1960 میلادی میزان تولید کائوچوی مصنوعی از کائوچوی طبیعی پیشی گرفته است.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 31
  • بازدید سال : 159
  • بازدید کلی : 19,619
  • کدهای اختصاصی